۱۰ نتیجه برای پذیرش و تعهد
عباس امان الهی، مهرانگیز زارع، غلامرضا رجبی،
دوره ۱۶، شماره ۶۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)در افزایش پذیرش و رشد پس از شکست در دانشجویان دختر دارای تجربه آسیب عاطفی شهر اهواز میباشد. جامعهی آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر دارای تجربهی شکست عاطفی دانشگاههای شهر اهواز بود که دست کم ۳ ماه تا ۱ سال از شکست عاطفیشان گذشته بود. نمونههای پژوهش به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه شامل سه دانشجوی دختر دارای تجربه شکست عاطفی بود که در پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (LTI) نمره بالاتر از ۲۰ کسب کردند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایهی چندگانه ناهمزمان استفاده شد و آزمودنیها قبل از درمان، میانهی درمان، پایان درمان و ۱ ماه پس از پایان درمان به پرسشنامه پذیرش و اقدام (AAQ) و پرسشنامهی رشد و تکامل پس آسیبی پاسخ دادند. دادهها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا (RCI) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر افزایش پذیرش و رشد پس از شکست دانشجویان دارای تجربه شکست عاطفی مؤثر میباشد.
فاطمه تبریزی، محمد قمری، سعیده بزازیان،
دوره ۱۹، شماره ۷۵ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت محور بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون، باگروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقهای (۵۷ نفر) بودند که در سال
۹۶-۱۳۹۵به مرکز مشاوره خانواده آمنه در منطقه ۳، وابسته به بهزیستی استان تهران مراجعه کرده بودند. تعداد ۳۶ نفر از زنان مطلقه به روش نمونهگیری در دسترس با در نظر گرفتن نمره پایین در بهزیستی روانشناختی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه ۱۲ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. سپس افراد گروه آزمایش اول تحت آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایش دوم تحت آموزش تلفیق پذیرش و تعهد با شفقت طی ۱۰ جلسه ۱۲۰ دقیقهای هفتگی قرارگرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۹) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در افزایش بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه تأثیر معناداری داشت (۰۵/۰ p<). با این وجود، روش تلفیقی در مقایسه با پذیرش و تعهد مؤثرتر بود (۰۵/۰ p<). نتایج پیگیری نیز نشان داد روشهای درمان اثر ماندگاری داشتهاند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان از طریق آموزش مداخلات مبتنی بر پذیرش و تعهد و تلفیق آن با شفقت به افزایش بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه کمک نمود.
مهوش معاذی نژاد، مختار عارفی، حسن امیری،
دوره ۱۹، شماره ۷۶ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی دو رویکرد زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر صمیمیت جنسی زوجها بود. روش: روش پژوهش حاضر شبهآزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد ۴۵ زوج بطورت داوطلبانه از میان زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال ۱۳۹۷ در این پژوهش شرکت کردند و در سه گروه ۱۵ زوجی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ایماگوتراپی و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای یکی از گروههای آزمایش در معرض آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر اکت و گروه دیگر در معرض آموزش گروهی ایماگوتراپی قرار گرفتند. دادهها بوسیله پرسشنامه صمیمیت جنسی برگرفته از مقیاس اینریچ جمع آوری شد.یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد(در سطح معنی داری پنج درصد) زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تکنیکهای ایماگوتراپی در بهبود صمیمیت جنسی زوجها مؤثر بود و از میان این دو زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مؤثرتر بود. این یافتهها نشان داد، بکارگیری تکنیکهای زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث پذیرش روانی فرد در مورد تجارب ذهنی و کاهش اعمال کنترل ناموثر میگردد.
ناهید خانبابائی، مینا مجتبایی، امین رفیعی پور،
دوره ۲۰، شماره ۸۰ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی سه گروهی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری بود. جامعه پژوهشی حاضر بیماران زن مبتلا به سرطان پستان ۲۵ تا ۴۵ ساله مراجعهکننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در ششماهه دوم سال ۱۳۹۸ بودند. در این تحقیق از سه گروه آزمایشی استفادهشده است، تعداد افراد هر گروه ۲۰ نفر بود. روش اجرا بدینصورت بود که گروه آزمایشی اول، پروتکل درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم مداخله واقعیت درمانی،طی هشت جلسه ۹۰ دقیقهای مداخله صورت گرفت. اما گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافتههای پژوهش: درنهایت و در بررسی میزان تأثیرگذاری رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی مشخص شد که بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان تفاوت وجود دارد.بهعبارتیدیگر واقعیت درمانی به نسبت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تأثیر بیشتری برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان دارد. نتیجه: با توجه به تأثیر رویکرد واقعیت درمانی برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان، لزوم توجه و بهکارگیری بیشتر این رویکرد و درنتیجه افزایش احتمال خودمراقبتی در بیماران بیشازپیش احساس میشود.
براتعلی برابادی، حسین احمد برابادی، احمد حیدرنیا،
دوره ۲۰، شماره ۸۰ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد برسبکهای فرزندپروری مادران کودکان کمتوانذهنی بود. روش: روش پژوهش شبهآزمایشی با طرح دو گروهی ناهمسان با پیشآزمون –پسآزمون بود. جامعه آماری کلیه مادران دارای فرزند کمتوانذهنیِ محصل (سال تحصیلی ۹۸ -۱۳۹۷) در مقطع ابتدایی شهر بجنورد بود. با نمونهگیری در دسترس ۲۴ نفر انتخاب و به طور غیرتصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (۱۲ نفره) گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامهی آموزشِ فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت هفتگی در ۸ جلسهی۹۰ دقیقهای اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تکمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به افزایش سبک فرزندپروری مقتدرانه و کاهش سبک فرزندپروری سهلگیرانه شده (p≤۰/۰۱) و بر سبک فرزندپروری مستبدانه مادران گروه آزمایش تأثیر معنیداری نداشته است (p≥۰/۰۵). نتیجهگیری: برنامهی آموزشِ فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند باعث بهبود سبکهای فرزند پروری مادران کودکان کمتوان ذهنی شود.
سمیه نکوئی، دکتر ذبیح اله عباسپور، دکتر امین کرایی،
دوره ۲۱، شماره ۸۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و خودکارامدی کودکان بود. روش: جامعهی آماری پژوهش کودکان مضطرب ۱۱-۸ سالهی شهر اهواز بود. نمونهی پژوهش شامل ۳ کودک مضطرب بودند که با فراخوان در گروههای مدارس و مراکز مشاورهی شهر اهواز و با توجه به نقطهی برش پرسشنامهی تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان (بیرماهر و همکاران، ۱۹۹۹) و مصاحبه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح پژوهشی تک موردی با خط پایه ناهمزمان استفاده شد. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی جلسه اجرا شد. دادهها در سه مرحله خط پایه، در فرایند درمان و یک ماه پس از درمان جمعآوری شدند و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که آزمودنیها در مرحله درمان در متغیر اضطراب (۹۶/۳۰ درصد) و در متغیر خودکارامدی (۱۳/۲۸ درصد) و در مرحله پیگیری در متغیر اضطراب (۴۴/۳۸ درصد) و در متغیر خودکارامدی (۲۵/۳۲ درصد) بهبود پیدا کردند. همچنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله پس از درمان و پیگیری معنادار (۱,۹۶z= و سطح معناداری ۰۵/۰) بود. نتیجهگیری: بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با آفزایش انعطافپذیری روانشناختی و کاهش دادن واکنشهای ناکارآمد باعث کاهش اضطراب و افزایش خودکارآمدی کودکان مضطرب میشود
فرحناز کرانیان، مختار عارفی، حسن امیری،
دوره ۲۱، شماره ۸۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان مادران تک فرزند انجام گرفت. روش: این پژوهش توصیفی از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران تک فرزند پیش دبستانی مهدکودکهای کرمانشاه در سال ۱۳۹۹ بودند. تعداد ۴۵ نفر به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه، به تعداد برابر ۱۵ نفر گمارده شدند. دادهها در مراحل پیش آزمون-پس آزمون با مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، ۲۰۰۴) گردآوری شد. اعضای دو گروه آزمایش پس از اجرای پیش آزمون بطور جداگانه در هشت جلسه هفتگی ۵/۱ ساعته خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد اثر خانواده درمانی بوئنی و اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان در افراد معنادار است (۰۵/۰ >P). همچنین، تفاوت در دو درمان برای ابعاد عدم پذیرش هیجانی، دشواری در انجام رفتار، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود و عدم وضوح به ترتیب میزان آماره F؛ ۷۷۱/۴، ۴۶۱/۴، ۵۲۴/۳، ۳۹۹/۳ و ۷۲۰/۵ معنادار بود (۰۵/۰ > P). نتایج آزمون بونفرونی نشان داد با توجه به اندازه تفاضلها، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هم سنجی با مداخله دیگر بر دشواری در تنظیم هیجان و مولفههای مربوط به آن بیشتر بود (۰۵/۰ >P). نتیجهگیری: روانشناسان، در هنگام مواجه با مشکلات تعامل مادر و فرزند، مادر را از نظر سطح تنظیم شناختی هیجان و سایر متغیرهای روانشناختی موثر بر تنظیم هیجان ارزیابی و روشهای درمانی موثر را در صورت وجود مشکل به کار گیرند.
آرام خبازشیرازی، محسن گلپرور، زهرا یوسفی،
دوره ۲۱، شماره ۸۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی، پردازش اطلاعات شناختی، ساخت گرایی و مشاوره مبتنی پذیرش و تعهد بر ابعاد سرمایه عاطفی دانشآموزان پایه نهم اجرا شد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون برای پنج گروه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشآموزان دخترپایه نهم یکی از نواحی آموزش و پرورش اصفهان در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ بودند. نمونه شامل ۱۰۰ دانشآموز دختر بود که به شکل نمونهگیری در دسترس و چند مرحلهای و بر اساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب شدند و در چهارگروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه۲۰نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرمایه عاطفی (گل پرور، ۱۳۹۵) بود. در حالیکه گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد هر یک از گروههای آزمایشی شش جلسه آموزشهای مرتبط با هر روش را دریافت کردند. همهی گروهها توسط ابزار پژوهش قبل و بعد از آموزشها ارزیابی شدند. نتایج: دادههای گردآوری شده در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیری) تحلیل شد. نتایج نشان داد در مقایسه با گروه گواه هیچ یک از روشها بر احساس انرژی و عاطفه مثبت مؤثر نبودند. از بین روشهای مورد اشاره دو روش ساخت گرایی و پذیرش و تعهد بر شادمانی مؤثر بودند (۰۷/۱۸=F و ۰۱/۰>P) اما در زمینه اثربخشی بر این دو متغیر تفاوت معنادار بین دو روش دیگر مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل میتوان گفت مشاوران در مدارس میتوانند از دو روش ساخت گرایی و پذیرش و تعهد برای بهبود شادمانی دانش آموزان دختر بهره ببرند
نجمه سدرپوشان، عمید تشکری،
دوره ۲۱، شماره ۸۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سه رویکرد درمان شفقت خود، شفقت مبتنی بر آموزههای دینی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی زنان متاهل صورت گرفت.
روش: پژوهش حاضر با روش شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل انجام شد. جامعهآماری پژوهش کلیه زنان مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر یزد در سال ۱۳۹۹ بودند که برای آنها تشخیص افسردگی دادهشده بود. تعداد افراد نمونه ۴۰ نفر بودند که بهروش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. بهمنظور سنجش شادکامی و کیفیتزندگی افراد نمونه از مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (۱۹۸۵) و مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل و لو (۱۹۸۹) استفاده شد. به منظور تحلیل دادههای پژوهش از روش تحلیلکوواریانس استفاده شد. یافتهها: تحلیل یافتههای پژوهش نشان داد که هر سه روش درمانی بر بهبود شادکامی (۲۵/۳۳ F= و اندازه اثر، ۷۹۲/۰) و کیفیت زندگی (۳۸/۸۹= F و اندازه اثر، ۹۱۱/۰) زنان اثربخش بودهاند (P<۰/۰۱). همچنین نتایج مقایسه زوجی گروهها نشان داد که درمانهای به کار رفته در افزایش شادکامی تفاوت معنادار با یکدیگر نداشتند اما درمان شفقت مبتنی برآموزههای مذهبی نسبت به دو درمان دیگر اثربخشی بیشتری بر بهبود کیفیت زندگی زنان داشت (P<۰/۰۱) نتیجهگیری: نتایج نشان داد که هر سه روش در افزایش شادکامی و بهبود کیفیت زندگی زنان متاهل افسرده تأثیر دارند همچنین بررسی تفاوت گروهها مشخص شد کرد که اثربخشی روشهای درمانی در بهبود کیفیت زندگی بیشتر است.
مهناز قطره سامانی، محمود نجفی،
دوره ۲۳، شماره ۹۱ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف: اختلال وسواس _ جبری یکی از اختلالهای شایع است و مداخلههای متعددی برای این اختلال وجود دارد اما برخی بیماران نتیجه مطلوب نمیگیرند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ(ACT+ERP) با طرحواره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ST+ERP) برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری بود.
روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری در سال ۱۴۰۲ در اصفهان بود. شصت نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه ۲۰ نفر) گمارش تصادفی شدند. گروههای آزمایش هشت جلسه ۶۰ دقیقهای ACT+ERP و ST+ERP دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه افکار وسواسی_۴۴ (گروه متخصصان کار روی شناختهای وسواس فکری-عملی،۱۹۹۷) و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری و عملی ییل_براون (گودمن و همکاران،۱۹۸۹) استفاده شد. فرضیهها از طریق آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که اثربخشی ACT+ERP و ST+ERP برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران بهطور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش ACT+ERP و ST+ERP بر کاهش شدت وسواس و باورهای وسواس بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری مؤثر است. همچنین ACT+ERP نسبت به ST+ERP تأثیر بیشتری بر کاهش شدت وسواس فکری و عملی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری داشت.